وبلاگ شخصی بهروز آدینه

آموزش-پژوهش-ارتباط با دانشجو- معرفی کتاب. آدرس کانال تلگرام: T.me/behrooz_adineh

وبلاگ شخصی بهروز آدینه

آموزش-پژوهش-ارتباط با دانشجو- معرفی کتاب. آدرس کانال تلگرام: T.me/behrooz_adineh

بهروز آدینه هستم. متولد 29 اسفند سال 1365 اما شناسنامه می گوید که متولد اول فروردین 1366 هستم.
بزرگ شده شهر قوچان از استان خراسان رضوی هستم. پس از اتمام دوره دبیرستان در سال 1384 در دانشگاه صنعتی شاهرود رشته مهندسی برق قبول شدم. گرایشم را در سال دوم دوره کارشناسی قدرت انتخاب کردم.
در سال 1388 پس از اتمام کارشناسی، در دانشگاه فردوسی مشهد در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شدم. در سال 1391 فارغ التحصیل گردیدم. استاد راهنما بنده پروفسور رجبی مشهدی بودند که تا عمر دارم مدیون خوبی‌ها و راهنمایی‌های ایشان هستم.
در حین دوره ارشد، در زمینه رشته خودم و همچنین در برخی مراکز آموزش زبان انگلیسی تدریس می‌کردم. در سال 1393 به خدمت سربازی رفتم و پس از یک سال و سه ماه دوباره به زندگی بازگشتم! و مشغول به تدریس شدم.
در سال 1401 تحصیلات خودم را در مقطع دکترا برق-الکترونیک قدرت در دانشگاه سمنان به اتمام رساندم. در طول دوران دکترا، به مدت یک سال در کشور دانمارک و زیر نظر پروفسور Frede Blabjerg دوره فرصت مطالعاتی خود را گذراندم.
در حال حاضر در یک شرکت خصوصی تولیدکننده و تامین‌کننده تجهیزات فشار قوی برق مشغول به کار هستم.
عاشق مطالعه و یادگیری هستم.

 در مورد بحث روانشناختی رمان فکر کنم تا اینجا متوجه شده باشید که بیشتر به مفاهیم پوچ‌گرایی اشاره دارد. یوریک از طبقه متوسط با یک زندگی متوسط دچار یاس و ناامیدی شدیدی است که خودش هم از آن بی‌خبر است. درواقع، پوچ بودن زندگی و مسیری که طی می‌کند برای او یک امر مسلم و قطعی است. به دنبال تغییر و یا حتی بهتر شدن نیست. حتی به آن فکر هم نمی‌کند. انجام قتلی چنین سادیسم‌گونه و تفکرات بعد از آن توسط چنین فرد خنثی‌ای منطقی به نظر می‌رسد. اگرچه یوریک در صحنه‌‌هایی دچار پیشمانی هم می‌شود اما این احساسات نسبتا مثبت هم نمی‌توانند او را از مسیرش منحرف کنند. البته تمام این‌ها قبل از ملاقات ترزا است. بعد از این ملاقات ناگهانی در قرار و قرارهای بعدی، یوریک کم کم ذهنیات و تفکراتش باز می‌شود. در جایی از متن خود یوریک می‌گوید:
 
 «البته من اصلا احساس قاتل بودن نمی‌کردم. در مورد من، کشتن عمه معلول حالات روانی مختلف و مرتبط به هم بود. نتیجه عقده‌ها و افسردگی‌هایی که بارها پیشتر در وجودم کشف و تحلیل کرده بودم و اگر باز می‌خواستم آن‌ها را در وجودم کشف و تجزیه و تحلیل کنم، خب، این می‌شد یک عمل روزمره بیهوده.» صفحه 52
 
 اگر با برخی صحنه‌های نسبتا مشمئزکننده داستان مشکلی نداشته باشید، یک‌بار خواندن آن را پیشنهاد می‌کنم.

 

برای مطالعه بیشتر متن زیر را بخوانید:

کشتن عمه خانم، کیهان بهمنی، نشر آموت
عنوان: کشتن عمه خانم، کیهان بهمنی، نشر آموت
حجم: 2.4 مگابایت
 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی